سفارش تبلیغ
صبا ویژن
غزل آباد
این جا دفتری است که برگزیده ای از ابیات مورد علاقه ی خودم را از میان اشعار دیگران در آن خواهم نوشت
 

 

این سو تنی افتاده بی سر، پس سرت کو
آن سو سری بر نیزه بی تن، پیکرت کو

خواهر، برادر را به صورت می شناسد
یا دست کم از یک نشان...! انگشترت کو

پیکر به پیکر گشته ام گودال ها را
ای شهریار نی سواران لشکرت کو

وقتی سرت را نیزه ها بر سر گرفتند
تا در بغل گیرد تنت را، مادرت کو 

 

به دل نشسته از شعر 34 "من شور"
برای محمود حبیبی کسبی
 

 




موضوع مطلب : محمود حبیبی کسبی

ارسال شده در: سه شنبه 91 اسفند 15 :: 7:0 عصر :: توسط : محمد عابدینی


من محمد عابدینی هستم. کسی که کتاب های شعر را ورق می زند و هر بیتی که به دلش نشست این جا می نشاند.

آرشیو وبلاگ
لوگو
من محمد عابدینی هستم. کسی که کتاب های شعر را ورق می زند و هر بیتی که به دلش نشست این جا می نشاند.
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 29
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 42217